×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

سیروسلوک

لحظاتی با من

رفتم مرت ببخش

رفتم مرا ببخش


12.JPG

 

رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر زدرد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود رفتم که داغ بوسه پرحسرت ترا با اشکهای دیده زلب شستشو دهم رفتم که نا تمام بمانم در این سرود رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم .  رفتم ، مگو، مگو ، چرا رفت ، ننگ بود عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما  از پرده خموشی و ظلمت ، چو نور صبح بیرون فتاده بود بیکباره راز ما  رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم  در لابلای دامن شبرنگ زندگی  رفتم ، که در سیاهی یک گور بی نشان فارغ شوم زکشمکش و جنگ زندگی  من از دو چشم روشن و گریان گریختم از خنده های وحشی طوفان گریختم  از بستر وصال به آغوش سرد هجر آزرده از ملامت وجدان گریختم  ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز  دیگر سراغ شعله آتش ز من مگیر  میخواستم که شعله شوم سرکشی کنم مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر . روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش در دامن سکوت بتلخی گریستم نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم

شنبه 5 آذر 1390 - 7:54:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


....


...


راستی یادت هست؟


بیقرارم


تنبل‌ها (tardigrades) سازگارترین موجودات دنیا


مقامات عظما و قدرتمند آفریقا


عکس هایی از عجیب ترین جانوران در حال انقراض


چرا گوش کبکها سنگین است؟


آموزش شعبده بازی


تنها تماشاچی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

140243 بازدید

51 بازدید امروز

23 بازدید دیروز

670 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements