ناتوان، گذشتهام ز کوچهها
نیمه جان رسیدهام به نیمهراه
چون کلاغ خستهای در این غروب
میبرم به آشیان خود پناه
در گریز، از این زمان بیگذشت
در فغان، از این ملال بیزوال
رانده از بهشت عشق و آرزو
ماندهام همه غم و همه خیال
سر نهاده چون اسیر خسته جان
در کمند روزگار بد سرشت
رو نهفته چون ستارگان کور
در غبار کهکشان سرنوشت
میروم ز دیدهها نهان شوم
میروم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو میکشد
یا تو را دوباره مهربان کنم
این زمان، نشسته بی تو، با خدا
آنکه با تو بود و با خدا نبود
میکند هوای گریههای تلخ
آن که خنده از لبش جدا نبود
بی تو، من کجا روم؟ کجا روم؟
هستی من از تو مانده یادگار
من به پای خود به دامت آمدم
من مگر ز دست خود کنم فرار
تا لبم، دگر نفس نمیرسد
نالهام به گوش کس نمیرسد
میرسی به کام دل که بشنوی
نالهای از این قفس نمیرسد
تنبلها (tardigrades) سازگارترین موجودات دنیا
عکس هایی از عجیب ترین جانوران در حال انقراض
140225 بازدید
33 بازدید امروز
23 بازدید دیروز
652 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian