دل من با توست ای پرستوی من
دل من با توست ای پرستوی من ...
ای پرستوی من
اگر آرزویم پر پرواز با توست
اگر فکر و جانم همه با جان توست
چون تو جایی هستی که نباشند مرغان
چون تو جایی کوچی که نکوچند مرغان
اگر آن بال تو بر من زیباست
مال آن نیست که من بال ندارم
مال آن است که همراه ندارم
در میان همه دلهای دو رنگ
دلی میخواهم پر رنگ و یک رنگ
که رود سوی قشنگی های قشنگ
کاشکی شاعری می بودم
تا برای دل زیبای تو غزلی می گفتم
من نخواهم که دلم را به هر بی دلی بسپارم
من دلی میخواهم که رود سوی بلندای قشنگ
و دل تو همان هست که من می جویم
اگر لازم باشد تا زمستانی بعد و زمستانی بعدتر و بعدتر
در میان سرمای دلهای سرد می مانم
تا که شاید روزی مقصد دلهامان بر تو باور گردد
تا که شاید روزی بر تو رسوا گردد راز دل دریایم
تا که شاید روزی آن دل گرم تو بپذیرد پر پرواز با من
دل من با توست ای پرستوی من ...
شنبه 5 آذر 1390 - 4:25:55 PM